حسرت بزرگ فریبا متخصص؛ کاش هیچ وقت به تهران نمی آمدم
به گزارش وبلاگ نازنین، فریبا متخصص به احساس وظیفه ای که نسبت به مادرش حس می نماید، درباره تفاوت بازیگرانی که از تئاتر به سینما آمده اند، دلتنگیش برای زادگاهش آبادان و بازیگران و کارگردانان مورد علاقه اش گفت.
به گزارش فارس، بازیگر سیب سرخ حوا از فاطمه معتمدآریا، مهتاب نصیرپور، هدیه تهرانی، سوسن تسلیمی و ... به عنوان بازیگران مورد علاقه اش یاد کرد و ادامه داد: همه بازیگران تازه را نمی گویم، اما بعضی از بازیگرانی که مدت کمی است وارد سینما و تلویزیون شده اند متاسفانه دل به کار نمی دهند و تنها به علت اینکه پیشنهاد های زیاد یا چهره مطلوبی دارند سعی زیادی برای ایفای نقش مناسب ندارند و هیچ چیز خاصی پشت بازی شان احساس نمی کنی. وقتی چشمه ای خشک شده باشد تو مدام سطل سطل داخل این چشمه آب بریز اتفاقی نمی افتد، حالا هر تعداد کار کنی مهم نیست، چون تو بازیگر نیستی، دیالوگ می گویی، چهره داری، رانت داری، اما آنی که لازمه بازیگری است را نداری.
بازیگر فیلم آباجان با اشاره به پیشکسوتان و اساتید بازیگری ایران گفت: چرا علی نصیریان، علی نصیریان شده، ما آنقدر کوچکیم که نمی توانیم در خصوص ایشان صحبت کنیم. اما یادم می آید در کار اولم که نقش عروس ایشان را بازی می کردم، موقع نهار دیدم که ایشان بیشتر از 20 بار گفتن یک جمله و یک حرکت را تمرین کردند.
در سریال شهرزاد هم می آمدند و به هیچکس کاری نداشتند. همه تمرکزشان روی کارشان بود. ما فکر می کنیم از زمانی که جلوی دوربین می رویم باید این تمرکز را داشته باشیم، اما آنچه من از این بزرگان یاد گرفته ام این بوده که خیلی قبل از آن باید روی کارت متمرکز باشی. نظم و انضباط هم در بازیگران قدیمی تر به صورت جدی تری وجود دارد.
بازیگر زیر سقف دودی ادامه داد:. همواره دوست داشتم از کودکی یک ساز یاد بگیرم، اما هیچ وقت موقعیت آن پیش نمی آمد. کلاس هم ثبت نام می کردم، اما یک پروژه تازه پیشنهاد می شد و مانع ادامه یادگیریم می شد. اگر یک بار دیگر به جهان بیایم به سمت فراگیری موسیقی می روم.
متخصص به بخشی از احساس خود به مادرش اشاره نمود و گفت: من در زندگی شخصیم هیچ وقت نتوانسته ام نقش بازی کنم. امروز قبل از اینکه بیایم مادرم غذایش را نمی خورد و بعد آمد داخل اتاق گفت شما کی هستید خانم؟ اینجا چکار می کنید؟
وی ادامه داد: امروز برای اولین بار در زندگی شخصی نقش بازی کردم و گفتم مگر اینجا مطب دکتر نیست؟ من، چون غذا نمی خوردم ضعیف شده ام و به دکتر آمدم؛ و بعد این بازی ما یک ساعتی طول کشید. پیش خودم گفتم این همان مادری است که 5 فرزند خود را بزرگ نموده و ما این همه با او مشورت می کردیم. اکنون در این لحظات چرا این گونه شده؟ گاهی از من می پرسد من مادر تو هستم یا تو مادر منی؟ لحظه دردناکی است.
گاهی کاری که برایش می کنم می گوید من شرمسار ام حلالم کن. دوست داشتم هیچ کاری در این جهان نداشتم و همه زندگیم را وقفش می کردم. اما با این سختی کار و شرایط زندگی تا جایی که می توانم خدمت می کنم. اگر روزی ایشان نباشند هیچ وقت عذاب وجدان ندارم، چون تا جایی که توانسته ام و از من برآمده وظایفم را انجام داده ام. در این جهت همسرم هم همواره همراهم بوده است.
ای کاش هیچ وقت به تهران نمی آمدم
این بانوی گوینده و بازیگر در ادامه درباره بارزترین خصوصیات شخصیش گفت: آدم ساده ای نیستم، اما یک رو هستم. تا زمانی که کسی همراهم باشد صداقت دارم و نامردی نمی کنم. اگر هم نباشد راهم را تغییر می دهم. من دلم برای آبادان خیلی تنگ می گردد. بعد از 40 سال آن هم برای داوری تئاتر به این شهر رفتم. بعد از این همه سال هنوز بوی گل نرگس و گل محمدی را که از حیاط خانه برای معلم ها می چیدم را به یاد دارم و دلتنگ می شوم. 17سالگی و دوران قبل از آمدن به تهران را دوست دارم و ای کاش هیچ وقت نمی آمدم.
این بازیگر اظهار کرد: من به آدم هایی که بیشتر از من می دانند و کتاب خوانده اند حسادت می کنم نه به چیز دیگری، با آدم ها منصف و صادق بوده ام. به هدفم در زندگی رسیده ام و اگر هدفم معروفیت بود شاید خیلی چیز ها را باید زیر پا می گذاشتم که نگذاشتم. اگر بخواهم تغییر کنم باید یاد بگیرم گاهی نه بگویم. هر کسی زندگی خودش را دارد و من باید یاد بگیرم اول خودم را دوست داشته باشم و به خودم اهمیت دهم، هر چند دیر شده، اما شاید بگردد کمی تغییرش داد.
بازیگر پشت دیوار سکوت اعلام کرد: دوست ندارم غذا هایی که نمی شناسم را بخورم، غذا های دریایی را دوست دارم و دستپختم خوب است. کلاه قرمزی را و همه شخصیت های این مجموعه را دوست دارم. فیلم زندگیم را با کارگردانی پسرم پوریا خودم بازی می کنم.
منبع: فرارو