فراوری دانش بنیان؛ الزامات آن چیست؟
به گزارش وبلاگ نازنین، برای رسیدن به فراوری دانش بنیان که شعار سال به شمار می رود، مسیری سخت و طولانی در پیش داریم. فراوری دانش بنیان سه رکن اساسی دارد: قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی فراوری و تجارت، جابه جایی ساده و مطمئن نهاده های فراوری در زیست بوم فراوری و تجارت و زیربنای انسانی.
قرار گرفتن در زنجیره ارزش دنیای فراوری و تجارت از دو جهت برای فراوری دانش بنیان حائز اهمیت است. اول اینکه فراوری دانش بنیان به شدت نسبت به صرفه ناشی از مقیاس حساس است و تنها در سطح یک بازار دنیای شده به لحاظ اقتصادی معنادار خواهد شد و دوم اینکه رقابت پذیری فراوری دانش بنیان احتیاج به استفاده بهینه از انباره دانش و فناوری موجود بشری برای کنترل هزینه ها دارد. درواقع تعقیب ایده خودکفایی از سوی مسوولان در کنار روابط پرتنش با دنیا موانع اصلی قرار گرفتن ایران در زنجیره ارزش دنیای فراوری و تجارت است و یکی از موانع پیش روی فراوری دانش بنیان.
جابه جایی ساده و مطمئن نهاده های فراوری بیش و پیش از هر چیز به کیفیت حکمرانی اقتصادی بازمی شود. اساس این جابه جایی علامت دهی سیگنال بهره وری به سرمایه است و انتقال این علامت به وسیله نظام قیمت و نظم طبیعی بازار صورت می گیرد. اگر می خواهیم سیگنال بهره وری هادی تصمیمات بازیگران نظام اقتصادی ایران باشد، باید دولت از اخذ اقتصادیات تورمی بی رویه، مداخله در نظام قیمتی و نظم طبیعی بازار جدا خودداری کند.
بعلاوه جابه جایی سریع و راحت نهاده های فراوری احتیاجمند عرضه خدمات عمومی با کیفیت در حوزه اقتصادی است که استانداردهای حاکمیت شرکتی، ضمانت اجرایی قراردادها، کارآیی بازار دارایی های نامشهود و بازارهای اقتصادی، به ویژه بازار ریسک (که در حال حاضر در ایران عملا وجود ندارد) ارتقا یابد.
از سوی دیگر درباره زیربنای انسانی هم باید مراقب باشیم که گرفتار اشتباهات محاسباتی نشویم. بسیار ناصحیح است اگر قرار باشد هر فارغ التحصیل مقطع تحصیلات تکمیلی هر دانشگاه بی کیفیتی را سرمایه انسانی در نظر بگیریم. سرمایه انسانی ملتی مرفه با تحصیلات ابتدایی و متوسطه با کیفیت، دانشگاه هایی در اتصال به شبکه دنیای نهادهای آکادمیک و فرهنگ و جامعه ای آزاد و پویا و شکوفا است که قادرند تنازعات طبیعی تعاملات اجتماعی را به تعادل ظریفی از همکاری و رقابت تبدیل نمایند.
در جمع بندی حرکت به سوی فراوری دانش بنیان جهت گیری خوبی است؛ اما مقیاس این هدف گذاری سال نیست؛ دهه و نسل است.
مهم ترین باید و نبایدهای موضوع هم در حال حاضر به دولت (در معنای وسیع کلمه) بازمی شود:
اول: دولت باید از ایجاد تنش در سطح بین المللی پرهیز کند و با جامعه بین الملل راه صلح و دوستی پیش بگیرد.
دوم: از دخالت در نظم طبیعی بازار و نظام علامت دهی قیمت و توزیع سوبسید فله ای و وضع موانع ساختاری در تجارت داخلی و خارجی خودداری کند.
سوم: از کارفرمایی و حمایت مستقیم پروژه های های تک جدا خودداری کند. اما آیا چنین توانی در بدنه حاکمیت وجود دارد؟ در فقدان چنین ملزوماتی آنچه اتفاق می افتد، صرفا تضییع منابع ملی نخواهد بود؟
چهارم: از حیف و میل اموال ملی و بر هم زدن نظم بازار به وسیله توزیع وام کم بهره و تسهیلات مشابه میان شرکت های مدعی فراوری دانش بنیان به شدت پرهیز کند.
پنجم: از مداخله در تنظیم هنجارهای فرهنگی و اجتماعی دست بکشد و اجازه دهد بازار آزاد ایده ها مانند تمام کشورهای پیشرفته ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را شکل دهند. امر خصوصی جمعی و اجتماعی را به رسمیت بشناسد، امر سیاسی را زیرمجموعه امر اجتماعی ببیند و نه برعکس و به خاطر داشته باشد سیاستمداران نه می توانند و نه شایسته اند که همزمان نقش رهبران و گروه های مرجع اجتماعی و فرهنگی جامعه را ایفا نمایند.
ششم: در کنار این موارد بهبود کیفیت خدمات عمومی برای ارتقای ضمانت اجرایی قراردادها و توسعه و ارتقای کارآیی بازارهای دارایی نامشهود و بازار ریسک را در دستور کار قرار دهند.
با تعقیب چنین مسیری می توان امیدوار بود که در مقیاس 2 تا 3 دهه، کشور جایگاه قابل ملاحظه ای در زیست بوم فراوری دانش بنیان پیدا کند.
منبع: اتاق بازرگانی ایران